در برنامه «صف اول» مطرح شد؛
جاد اشتغال ۵۷ درصدی مهارت آموزان سازمان فنی و حرفه ای
معاون وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی و رئیس سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور با حضور در برنامه تلویزیونی «صف اول» با اشاره به ایجاد اشتغال ۵۷ درصدی مهارت آموزان سازمان فنی و حرفهای گفت: جوانان برای ورود به بازار کار و اشتغال نیاز به یادگیری و مهارت آموزی دارند که سازمان فنی و حرفهای زمینه این توانمندسازی را فراهم کرده است.
به گزارش روابط عمومی سازمان آموزش فنی و حرفه ای کشور به نقل از خبرگزاری صدا و سیما؛ «غلامحسین حسینی نیا» با حضور در برنامه تلویزیونی صف اول به پرسشها پاسخ داد.
سؤال: چه شد که تب دانشگاه رفتن در ایران بالا گرفت و همه به دنبال گرفتن مدرک به جای مهارت آموزی بودند؟
غلامحسین حسینینیا؛ بعضیها فکر میکنند تنها روش و راه سعادت جوانان ما رفتن به دانشگاه است و پافشاری پدر و مادرها روی این موضوع و سوق دادن بچهها به این سمت خیلی تأثیر داشته و میشود گفت یک نیاز کاذبی در سطح وسیع در جامعه شکل گرفته است. طبیعتاً دولتمردان ما هم در سالهای مختلف، به افزایش تعداد دانشگاههای کشور و واحدهای دانشگاهی متوسل شدند و ما در حال حاضر به جایی رسیدیم که حدود ۲۵۰۰ واحد دانشگاهی در سراسر کشور فعالیت دارند که تقریبا با کشورهایی که جمعیتی بیش از یک میلیارد دارند برابری میکند. یعنی تعداد دانشگاههای ما از کشور چین یا هند ممکن است بیشتر باشد.
سؤال: بهتر است بگوییم با این صحبت شما تعداد دانشگاههای ما از کل اروپا هم احتمالاً بیشتر است، درست است؟
حسینینیا: حالا آمارهای جالبی هست این که مثلاً ما حتی بیشتر از ژاپن مهندس تربیت میکنیم یا بعد از آمریکا بیشترین مهندس در کشور ایران تحصیل میکنند، جوانها به این سمت آمدند. اینها واقعیتهایی است که وجود دارد، در عین حالی که کشور برای سازندگی بیشتر نیاز به نیروی ماهر دارد. به فرموده حضرت آقا، «ما همان اندازه که به علم نیازمندیم به پنجههای کارآمد هم نیاز داریم» و طبیعتاً باید به همان اندازه هم فرهنگ سازی کنیم و جوانها را به سمت یادگیری مهارت سوق دهیم که یک ویژگی خوب آن، کسب مهارتها در یک دوران کوتاه میتواند باشد و فرد را خیلی سریعتر به بازار کار و اشتغال برساند؛ راه میانبری است برای توانمندسازی و اشتغال پذیری جوان ها. در دنیا هم همین طور است. شما نگاه کنید معمولاً هرم نیروی انسانی در دنیا همان طور که اسمش روی آن است، هرم است؛ یعنی بیشتر نیروها در قالب تکنسین، کارگر ماهر یا فوق دیپلم در قاعده هرم است و هر قدر که به راس هرم میرویم تعداد کمتر میشود.
اما درکشورهای جهان سوم این برعکس و تبدیل به یک درخت شده است؛ یعنی تنه درخت لاغر و ضعیف است و بالا که میرویم همه دارای تحصیلات تکمیلی و دانشگاهی هستند. این آمار در کشور ما به شکل لوزی است. حالا این مثلث آرمانی یا این هرم آرمانی تبدیل به یک لوزی شده. امیدواریم در ادامه با فرهنگ سازیهایی که انجام میشود و با همین کارهای خوبی که صدا و سیما انجام میدهد اهمیت مهارت در مسیر توسعه کشور بیشتر تبیین شود، قوانین خوبی داریم که باید ظرفیتهای آموزش عالی و همچنین آموزش و پرورش به سمت آموزشهای مهارتی و برنامههای سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور برود. با توانمندسازی نیروی انسانی به شکل غیررسمی و در قالب گواهینامههای مهارتی که داده میشود ما باید این مشکل را حل کنیم و پیرو نظر آقا که کاملاً حرف درستی است، واقعاً کشور به پنجههای کارآمد نیاز دارد. زمانی بیش از چهار میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو داشتیم، که الآن تعدادشان کمی کمتر شده، ولی هنوز بیشتر از جمعیت خیلی از کشورهای همسایه است؛ اینها را سوق میدهیم به سمت مهارت آموزی و تربیت پنجههای کارآمد که میتواند در مسیر تحقق توسعه کشور و تحقق شعار سال که «مهار تورم و رشد تولید» است میتواند مؤثر باشد.
سؤال: در سالهای گذشته هم گویا این مسیر به سمت اصلاح رفته یعنی تصمیم گیران در کشور به این نتیجه رسیدند که این مسیر درستی نبوده که ما این همه فارغ التحصیل دانشگاهی داشته باشیم و در عوض تکنسین کمتر داشته باشیم. در بعضی اسناد بالادستی و در بعضی قوانین شامل برنامه پنج ساله هم اینها دیده میشود، شما درباره جزئیات هدف گذاری توضیح دهید؟
حسینی نیا: در مقطع دانشگاهی و در دبیرستان ها؛ در قانون آمده که یک درصد مشخصی به آموزشهای مهارتی اختصاص داده شود. یک اتفاق خوبی هم به نظرم افتاده و آن این است که جوانها و خانوادهها الآن دارند آگاهانهتر مسیر دانشگاه را طی میکنند، حداقل در انتخاب رشتههای دانشگاهی در سالهای اخیر، آماری بین ۴۰، ۴۵ تا حتی ۵۵ درصد در سالهای مختلف افراد مجاز به انتخاب رشته، انتخاب رشته نمیکنند، این نشان میدهد که آگاهانهتر دانشگاه میروند؛ این را باید به فال نیک بگیریم و اینها را به سمت بحثهای مهارتی هدایت کنیم، زمینه را برای فرهنگ سازی بیشتر، فراهم کنیم. ما در آموزش فنی و حرفهای زمینههای این کار را فراهم کردیم، به خصوص برای جوانهایی که دنبال مهارتهای روز هستند؛ مهارتهایی که متناسب با تکنولوژیهای جدید است، به همین خاطر در صنایعی که معروف است به صنایع برافکن؛ صنایعی که آینده جهان را تغییر میدهند مثل اینترنت اشیاء، شبیه سازی یا دادههای بزرگ یا رباتهای خودکار، امنیت سایبری، یکپارچه سازی سیستمها و رشتههایی شبیه به این؛ آن چیزهایی که مربوط به بحثهای دانش بنیان است روی این زمینهها کارهای خوبی انجام شده، استانداردهای خوبی تدوین شده که عزیزان متناسب با علاقه شان بتوانند روی این مشاغل جدید هم وارد شوند و بتوانند مهارت ورزی را کسب کنند. در همین شرایطی که برخی ممکن است ناراضی از شرایط بیکاری باشند ما میتوانیم تضمین کنیم کسانی که مهارت کامل، به روز و مورد تقاضای بازار دارند بیکار نمیمانند، فرصتهای شغلی بسیاری در کشور برای کسانی که مهارت دارند وجود دارد.
در شهرکها و مراکز صنعتی کشور حجم زیادی از تقاضا برای نیروی کار مهار وجود دارد که باید جوانها را به این سمت تشویق کنیم. خوبی دورههای آموزش فنی و حرفهای این است که در یک دوران کوتاه سه ماهه، شش ماهه و یک ساله میتوانید به یک مهارت کامل را فرا بگیرید، و حتی زمینه رفتن به دانشگاههای مهارتی نیز در کشور داریم. مثلاً در دانشگاههای جامع علمی کاربردی، فنی و حرفهای و آزاد دانشکدههای مهارت و کارآفرینی راه اندازی شده است که کسانی که میخواهند تحصیلات دانشگاهی داشته باشند میتوانند در این دورهها شرکت کنند. بعضی افراد که میخواهند فرصت شغلی ایجاد کنند و تحصیلات تکمیلی هم در آن زمینه داشته باشند به عنوان کارآموز به سازمان آموزش فنی و حرفهای میآیند و خوب است که آگاهانهتر به مسیر شغلی آینده خود توجه کنند.
سوال: خود شما فرزند دارید؟ اگر بچه هایتان بگویند که میخواهیم دانشگاه نرویم، صادقانه با آنها چطور رفتار میکنید؟
حسینی نیا: بله، من دو فرزند دارم. من هیچ منعی را برای این قضیه نمیبینم، البته یکی از بچههای من دانشجو هست، ولی خوشبختانه رشته اش مهارتی است. ایشان در دوره دکترای دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران تحصیل میکنند و مهارتهای خوبی را به شکل دکترای حرفهای یاد میگیرند، اما فرزند دوم من مسیر خود را پیدا کرده، یعنی از همین الآن روی مهارتهای آی تی سرمایه گذاری کرده و جالب است در سن پایین علاقه نشان داده، ما هم برای او زمینه را فراهم کردیم و مهارتهای برنامه نویسیهای کامپیوتری را یاد میگیرد.
پدر و مادرها باید جای این بایدها را عوض کنند، بچههای ما باید خود را برای یک زندگی ارزشمند و بهره ور مهیا کنند، باید خود را به سلاح مهارت مجهز کنند تا بتوانند وارد کار شوند و درآمد و زندگی شایستهای داشته باشند. باید جوانها به سمتی بروند که برای سازندگی کشور مفیدتر باشند. باید به سمتی اینها را هدایت کنیم که از بهترین ساعات عمرشان نهایت بهره وری را داشته باشند. این بایدها را اگر تغییر دهیم بچهها را هم تحت فشار نگذاریم به شکلی که گذشته بود، خیلی میتواند مؤثر باشد. من یک آماری بگوییم چقدر به بحثهای مهارتی در کشور نیاز داریم. طبق نظر سازمان جهانی کار هر پنج سال یک بار مهارت افراد به علت توسعه تکنولوژی و آمدن تکنولوژیهای جدید و تحولاتی که هست نصف میشود. حالا این متوسط گرفتند، در برخی از رشتهها چه بسا هر شش ماه یک بار نصف شود و لازم است که اینها دورههای آموزشی را ببینند و خود را برای این تغییرات مهیا کنند.
ما بیش از ۲۶ میلیون نفر جمعیت فعال در کشور داریم؛ که حدود شش میلیون تخصصهای خاصی یا فعالیتهای خاصی دارند و دورههای ویژه مهارتی مانند خلبان ها، پزشک ها، معلمان و ... دیده اند و حدود ۲۰ میلیون نفر دیگر از جمعیت کشور را اگر تقسیم بر پنج سال کنیم یعنی سالی چهار میلیون نفر باید آموزش مهارتی در کشور ببینندکه یک عدد و رقم بسیار بالایی است. باید کشور هم این تمهیدات را فراهم کند، حاکمیت این کار را بکند که ما بتوانیم این آموزشها را بدهیم چرا که در غیر این صورت از رقابت جهانی و الزاماتی که برای توسعه کشورمان و اهدافی که برای افق چشم اندازمان قرار دادیم عقب میافتیم. پس این کار بزرگی است که ما در سازمان آموزش فنی و حرفهای تحت عنوان نهضت مهارت آموزی در گام دوم انقلاب تعریف کردیم که در ابعاد مختلف با برنامههای خوبی که داریم که اگر فرصتی برای تبیین برنامهها باشد میتوان این شرایط را فراهم کنیم، هم برای نوآموزان که میخواهند یک مهارتی را از ابتدا یاد بگیرند و هم برای کارگران و فعالان اقتصادی که الآن کار میکنند، ولی نیاز به آموزش مجدد و به روز شدن مهارت هایشان دارند برنامههای متعدد و خوبی را در قالب این نهضت طراحی کردیم.
یک بخش از این برنامه به روز و تمام وقت کردن ظرفیت مراکز دولتی است حدود ۶۴۸ مرکز دولتی در سراسر کشور داریم، در هر شهرستان یک مرکز یا بیشتر داریم. بیش از پنج هزار کارگاه داریم که برای مولدسازی آنها تلاش کردیم که بتوانند با حداکثر ظرفیت، خدمات رسانی کنند. بحث آموزشگاههای آزاد را داریم برای کسانی که میخواهند وارد آموزشهای مهارتی شوند، سرمایه گذاری در این زمینه کنند و یک خدمت اجتماعی انجام دهند و تا قبل از دولت سیزدهم آموزشگاههای آزاد را دنبال کردیم؛ ۱۲ هزار آموزشگاه داشتیم، ولی هم اکنون حدود ۱۶ هزار مجوز جدید آموزشگاه صادر کردیم، خیلی تسهیل کردیم انجام این کار را؛ سه روزه انجام میشود. یک ظرفیت خیلی خوبی را فراهم شده در سطح شهر و روستا برای کسانی که میخواهند در این مراکز آموزش ببینند.
سؤال: به طرحهای این سازمان برای مهارت آموزی جوانان و دیگر اقشار جامعه اشاره کنید؟
غلامحسین حسینی نیا؛ یک طرح بسیار خوبی را دنبال کردیم به عنوان آموزش در محیط کار واقعی، با کمک اصناف کشور که به نوعی میتوانیم بگوییم شیوه جدیدی از استاد- شاگردی است که قبلاً هم به مرسوم بوده است.
ما حدود سه میلیون و ۲۰۰ هزار واحد صنفی فعال در کشور داریم. با برآوردی ما و با مطالعاتی که با اتاق اصناف ایران به صورت مشترک داشتیم حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد از این واحدهای صنفی قابلیت ورود در این طرح را دارند که کارآموز بپذیرند و یک مهارتی را کامل یاد بگیرند. این افراد ثبت نام میکنند، بخشی از آموزش را که جنبه عمومی و نظری دارد پیش ما یاد میگیرند در قالب کلاسهای حضوری، آنلاین و برخط و بستههای آموزشی که در اختیارشان قرار میگیرد. بعد معرفی میشوند به آن واحد صنفی و زیر نظر استادکارانی که همان فعالیت را به شکل تجاری انجام میدهند و از آن درآمد کسب میکنند، آن مهارت را کامل یاد میگیرند، ضمن این که یک بستهای از آموزشهای مهارتی نرم را هم در کنارش یاد میگیرند یعنی این که چطور بنگاه داری، مشتری مداری، دخل و خرج داری و امین منابع اولیه کنند؛ همه مواردی که کسی که میخواهد در عرصه واقعی کار فعالیت کند را پیش آن استادکار یاد میگیرند و یک انگیزه بالایی هم پیدا میکنند برای یادگیری، چرا؟ چون فرض کنید مثلاً وقتی این فرد میآید میبیند استادکارش یک مواد اولیهای را صبح در اختیار گرفت و تا بعد از ظهر تبدیل به یک محصول نهایی کرد و ارزش چند برابری به آن داد، این هم انگیزه میگیرد که سریعتر و کاملتر یاد بگیرد و این درآمدزایی را برای خود داشته باشد و برآوردها نشان داده که درصد اشتغال اینها هم خیلی بالاتر میرود؛ بیش از ۸۳ درصد آن کسانی که وارد این طرح میشوند اشتغال پیدا میکنند در آن کسانی که برای مراکز ما میآیند به عنوان مراکز آموزش فنی و حرفهای میزان اشتغالشان ۵۷ درصد برآوردهایی است که ما کردیم بنابراین ضریب اشتغالشان هم خیلی بالاتر میرود.
باز یک طرح دیگری داریم به عنوان مراکز جوار کارگاهی و بین کارگاهی؛ این برای کارخانهها و کارخانجات و آن مراکزی که بیش از ۵۰ کارگر به بالا دارند که خوشبختانه این هم به کمک بخش صنعت انجام میشود و هم برای به آموزی کارگران خودشان که الآن فعالیت میکنند و افزایش مهارت و به روز رسانی مهارت هایشان، هم برای جوانانی که ابتدای کارشان هست و میخواهند وارد آن حرفه و شغل شوند که این هم ما یک رشد خیلی خوبی داشتیم در ابتدا که در دولت سیزدهم ما مسئولیت را پذیرفتیم؛ حدود ۵۰۰ واحد داشتیم از اینها، الآن به حدود سه هزار و ۲۰۰ واحد رسیدیم و ایده آل و آرمانی ما این است که هر کارخانه یک مرکز جوار را داشته باشد. برنامههای دیگری را مفصل داریم برای گروههای هدفی که سازمان دارد. سازمان ما حدود ۱۹ گروه هدف دارد؛ مهمترین آنها را نام ببرم، البته همه مهم هستند، ولی شاخصترینهای آنها مثل جوانان دانشجو در حین تحصیلشان که برای اینها طرح کهاد مهارت آموزی را داریم، جوانان فارغ التحصیل دانشگاهی که نتوانستند با رشته خود کار پیدا کنند و رشته شان مورد تقاضای بازار نبوده در قالب یک طرحی به نام نخلستان که اگر لازم دانستید میتوانم تشریح کنم. برای سربازان عزیزی که در پادگانها و مراکز نظامی دوره مقدس سربازی را میگذرانند باز طرح خیلی خوبی را داریم، طرح مهارت افزایی برای اینها به شکلی که وقتی که از خدمت مرخص میشوند هم آن کارت پایان خدمت را بگیرند و هم یک کارت و گواهی مهارتی که بتوانند با آن زندگی خوب و شایستهای برای خود و خانواده شان داشته باشند. برای زندانیان که در زندانها هستند اوقات فراغتشان را بتوانند یک مهارتی داشته باشند و بعد که به دامان اجتماع بر میگردند یک زندگی شرافتمندانهای برای خود و خانواده شان داشته باشند و خیلی کسان دیگر. برای معلولان؛ خانوادههای اینها، خانوادههای خود زندانیان و کسانی که تحت پوشش کمیته امداد امام و بهزیستی هستند، برای روستائیان، عشایر، حاشیه نشینهای شهرها، زنان سرپرست خانوار.
سؤال: مثلاً روستائیان و عشایر، شما آموزشها را بردید در دل خودشان یا این که باید آنها بیایند شهرستانها و مراکز شهرستان و آموزش ببینند؟
حسینی نیا، ما تلاش مان این است که تسهیل کنیم حداقل برای رشتههایی که قابلیت جا به جایی ابزار و تجهیزات آموزشی دارد به شکل اعزام مربی به خود روستاها این کار را انجام دهیم که معمولاً عزیزان ما مراجعه میکنند به روستاها و در مراکز فرهنگی، مساجد، خانههای اجتماعی و مدارس این آموزشها را میدهند. قبلاً یک طرحی داشتیم به عنوان طرح هجرت که اصلاً کارگاهها در قالب کامیونهایی اعزام میشدند، به دلیل مشکلاتی که داشتیم نتوانستیم آن را ادامه دهیم. در خیلی از شهرستانها و حداقل مراکز استان هایمان ما خوابگاه و امکان اقامت داریم که این عزیزان میتوانند برای دورههای خاص بیایند آن جا و مقیم شوند در آن دورهای که میخواهند شرکت کنند و بیشتر به این شکل است.
سؤال: آیا در روستاها مرکز آموزش فنی و حرفهای وجود دارد؟
حسینی نیا: خیلی کم، البته یک تعدادی حدود ۲۰۰ تا ما قبلاً مرکز خوداشتغالی داشتیم که مربوط به صندوق فرصتهای شغلی بود که بعداً در اختیار فنی و حرفهای قرار گرفت که آموزش بدهند، ولی تعدادش نسبت به حجم زیاد روستاهای کشور؛ زیاد نیست. البته این اعتراف را باید کنم، ما یک مقداری شرمنده عزیزان روستایی و عشایری هستیم از این باب که به اندازهای که نیاز و حقشان هست نتوانستیم این شرایط را فراهم کنیم. حدود ۲۰ درصد جمعیت کشور روستایی و عشایر هستند، ولی تقریباً هفت درصد آموزشهای ما به این افراد ارائه میشود.
سؤال: گستردگی رشتههایی که در مراکز فنی و حرفهای تدریس میشود چطور است؟ اگر میشود مثال بزنید برای این که ذهن من و بینندگان آشنا شود با این که آیا فقط قرار است محدود شود به نجاری، آهنگری و آن چیزهایی که مثلاً ۳۰، ۴۰ سال پیش بود یا اساساً اینها تغییر کرده؟
حسینی نیا: اولاً همه آن چیزی که ما به عنوان فعالیت اقتصادی میبینیم، اینها نیاز به آموزش دارد و اینها را در قالب حرف، شغل و همچنین شایستگی تعریف کردیم و برای هر کدامش هم استاندارد داریم. ما حدود شش هزار استاندارد همین الآن داریم، برنامه داریم این را به ۹ هزار و ۵۰۰ برسانیم و البته در دنیا چیزی حدود ۱۷ هزار تا هست. در کشور ما متناسب با مشاغلی که هست همین ۹ هزار و ۵۰۰ تا تقریباً بخش اعظمی را پوشش میدهد. علاوه بر این، از اول برنامه هم گفتم که روی بحثهای نوین و مشاغل جدید و دانش بنیان هم برنامه داریم؛ بیش از هزار و ۲۳۴ استاندارد آموزشی دانش بنیان تبیین کردیم و الآن در اختیارمان هست که این یک سرمایه ملی است.
سؤال: کی این ۱۲۰۰ تا تبیین شده است؟
حسینی نیا: هزار و ۲۳۴ تا در مدت ۱۸ ماه با یک کار فشردهای که با کمک شرکای اجتماعی خودمان انجام دادیم.
سؤال: تمامش در این ۱۸ ماه اتفاق افتاده؟
حسینی نیا: در این ۱۸ ماه. ما قبلش نداشتیم و این هم با همین نگاهی بود که مهیاسازی جوانها را برای مشاغل آینده و آینده مشاغل داشته باشیم که اینها بتوانند متناسب با تکنولوژیهای روز خود را آماده کنند. در این زمینه خوشبختانه کارهای خوبی را انجام دادیم و برنامهای که داریم این است که ان شاء الله در یک برنامه پنج ساله چهار هزار و ۳۰۰ استاندارد جدید هم داشته باشیم. برای سال جدید هم یعنی سال ۱۴۰۲ هم ۱۲۰۰ تا به اینها اضافه خواهد شد؛ از آن چهار هزار و ۳۰۰ تا ۱۲۰۰ تا پایان سال انجام میدهیم.
سوال: یعنی تا پایان امسال به دو هزار و ۴۰۰، ۵۰۰ تا خواهیم رسید؟
حسینی نیا: اینجا یک توضیحی بدهم؛ ما یک ایرادی داریم در کارکرد آموزشگاههای آزادمان؛ آموزشگاههای آزاد فعلی که داریم بیشترشان متمرکز شدند روی چند رشته خاص، اگر بخواهم مثال بزنم؛ بحث مراقبت و زیبایی برای خانمها یا مثلاً آشپزی، خیاطی، کامپیوتر و... است. اینها روی هم شاید ۲۰۰ استاندارد آموزشی ما را پوشش ندهد. ما نیاز به این داریم که عزیزانی که تازه میخواهند بیایند وارد این قضیه شوند وارد عرصههای جدید شوند و استانداردهایی که روی زمین مانده پوشش دهند و خیلی هم میتواند مورد تقاضای بازار و علاقه جوانها باشد، به همین خاطر بیشتر بحث آمایش سرزمین مد نظرمان قرار گرفته برای توسعه آموزشگاهها که اینها را هدایت کنیم به سمت رشتههایی که در آن شهرستان و جغرافیای خاص نیاز و تقاضا دارد و هم تشویقشان کنیم بروند سراغ رشتههای جدید فعالیتی که این تنوع را هم در کارهایمان داشته باشیم.
سؤال: مثال نزدید که این گستره از کجا تا کجاست؟ مثلاً اگر دامپروری بخواهیم؛ در آن هست؟
حسینی نیا: بله، شما در دامپروری؛ پرورش ماهی و آبزیان، کشاورزی، صنعت و رشتههای مختلفی که وجود دارد، در خدمات، تا این سر طیف بیاید روی هوش مصنوعی، هوشمند سازی، همین الآن هست. ما الآن رشتههایی داریم برای هوشمندسازی ساختمان که اینها آخرین تکنولوژیهای روز را بر مبنای اینترنت اشیاء یا حتی هوش مصنوعی به کار میگیرند. دورهها و مسابقات خیلی خوبی را حتی برای جوانها برگزار میکنیم که همین چند وقت پیش با کمک دانشگاه آزاد در چهار رشته حتی برای نوجوانان این کار را انجام دادیم و اینها را در برنامه مان داریم و هر شخصی با هر علاقهای بیاید میتواند رشته مورد تقاضا و علاقه خود را پیدا کند.
سؤال: اولین سنی که میشود از خدمات آموزش فنی و حرفهای استفاده کرد، چه سنی است؟
حسینی نیا: بر اساس استانداردهای جهانی، از ۱۵ سال تا هر چقدر که فرد توانایی دارد؛ محدودیتی به لحاظ حداکثر سن نداریم، کما این که همین الآن هم تعداد زیادی از عزیزان بازنشسته بعد از بازنشستگی شان دوباره میآیند پیش ما و یک حرفهای را یاد میگیرند و یک دور جدیدی از فعالیت اقتصادی خود را شروع میکنند. ولی برای حداقلش؛ آن ۱۵ سال را داریم.
سؤال: در کنار تحصیل هم ممکن است؟
حسینی نیا: بله، مثلاً ما الآن برنامهای برای امسال داریم به عنوان مدرسه تابستانه مهارت که این را با کمک شرکای اجتماعی مان عملیاتی کنیم، در شهرستانها و حتی روستاها بتوانیم این کار را با کمک اصناف و مراکز خودمان انجام دهیم. البته در کمتر از ۱۵ سال در قالب آشنایی بچهها با مشاغل؛ بازدیدهایی که برایشان میگذاریم که بیایند کارگاهها را بازدید کنند، توضیحاتی که مربیان ما برای اینها میدهند که با حرفه و فنهای بیشتری آشنا شوند. متأسفانه به شکل سنتی وقتی ما از بچههای کوچولو میپرسیم چکاره میخواهید بشوید معمولاً چهار پنج شغل بیشتر به ذهنشان نمیآید یا میخواهند دکتر شوند، یا مهندس، پلیس یا آتش نشان و خلبان شوند. این را ما میبریم با کمک دوستان آموزش و پرورش یک تورهایی و بازدیدهایی برای این دانش آموزان پایینتر از ۱۵ سال میگذاریم که بیایند ببینند با تنوع رشتهها آشنا شوند؛ با کارهای مختلف، البته در دنیا خیلی جدیتر این موضوع دنبال میشود. حتی خیلی از کشورها شهرهای مهارتی درست کردند برای کودکان که کیدزانیا به آن میگویند. داستانش خیلی مفصل است؛ اگر من بخواهم باید یک برنامه فقط در مورد این صحبت کنیم. خیلی جدیتر این بچهها وارد تجربه این شغلها میشوند. مثلاً صبح میآید علاقهمند است به شغل آتش نشانی؛ لباس آتش نشان میپوشند، آموزش میبینند در این زمینه، بعد یک جا آتش مصنوعی کنترل شده درست میکنند، اینها فراخوان میشوند و میروند آتش را خاموش میکنند و یک شغلی را کامل تجربه میکنند.
سوال: نمونههای کوچکترش مثلاً در برج میلاد نمونههایی هست؟
حسینی نیا: بله، تازگیها این اتفاق افتاده. یعنی ۲۰۰ تا شغل آن جا بازسازی شده و میشود گفت ویژه بچهها و در مقیاس بچهها همه چیزش طراحی شده است. دو سوم اندازههای واقعی است و آن جا مربیان و مشاور روان شناسی و مشاورهای مختلفی بچهها را زیر نظر دارند و چک لیست میدهند به خانوادهها که بچه شما به این شغل علاقه دارد، این شغل استعداد دارد و این کمبودها را هم دارد، باید روی اینها کار شود و این خیلی کمک میکند که هدایت یافته بچهها هم در همه رشتهها توزیع شوند، همه نخواهند دکتر و مهندس شوند و هم این که از همین ابتدا تمام استعدادهایشان روی این موضوع متمرکز و شکوفا شود.
سؤال: الآن سهم آموزشهای فنی و حرفهای ما از کل آموزش چه آموزش و پرورش و چه آموزش عالی مان چقدر است؟ اصلاً با کدام باید مقایسه شود؟
حسینی نیا: آموزش مهارتی را ما در دو بخش داریم؛ یکی آموزشهای غیررسمی که در سازمان آموزش فنی و حرفهای به طور مشخص دنبال میشود و متولی اصلی اش ما هستیم که عزیزانی که میآیند این دوره ها؛ دورههای کوتاه مدتی است برای یک شغل خاص آموزش میبینند و منجر به دریافت گواهینامه مهارتی میشود. در بخش دوم آموزشهای رسمی فنی و حرفهای و مهارتی داریم که در قالب تا مقطع دیپلم در آموزش و پرورش است در قالب رشتههای فنی و حرفه ای؛ هنرجویانی که در این رشتهها میآیند و همچنین رشتههای کاردانش و در سطح آموزش عالی هم مربوط به عزیزانمان در دانشگاه میشود؛ دانشگاههایی مثل جامع علمی کاربردی یا دانشگاه فنی و حرفهای و همچنین دانشگاه آزاد در آن دانشکدههای مهارت و کارآفرینی شان که افراد آن جا دریافت مدرک تحصیلی میکنند، این تفاوت دارد به یک نحوی. حالا اگر به زبان انگلیسی بخواهیم بگوییم؛ برای ما «Sertificate» هست برای آنها «Degree» هست. با این شکل در نظر بگیریم؛ پیش بینی شده در قانون که در آموزش و پرورش ۵۰ درصد دانش آموزان هدایت شوند به سمت رشتههای مهارتی و در دانشگاهها ۳۰ درصدشان به سمت رشتههای مهارتی بروند که عزیزمان ما تلاش میکنند، هر چند فاصله زیاد است مثلاً ما ۱۶ درصد را داریم که تا ۳۰ درصد خیلی فاصله هست، ولی در آموزشهای مهارتی به یک شکل دیگری نگاه میکنیم؛ در بخش غیررسمی که ما متولی اش هستیم. به این شکل که ما یک نیاز چهار میلیون نفری را داریم در سال؛ با آن برآوردی که داشتم در قالب نهضت ملی مهارت آموزی، ولی الآن شاید چیزی حدود یک میلیون و ۳۰۰ هزار نفرشان را تا الآن ما توانستیم پوشش دهیم.
سؤال: همه باهم؟ یعنی هم آزاد و هم...؟
حسینی نیا: یعنی هم آزاد، هم دولتی و هم مراکز جوار. مراکز دولتی ما حدود ۵۵۰ هزار نفر جمعیت دارند. مراکز آموزشگاه آزاد ۶۰۰ هزار تا؛ تا زمان ما بود، الآن تعدادش بیشتر شده. ان شاء الله اینها تا یک میلیون هم اگر عزیزان فعالیت کنند هست. حدود ۳۰۰ هزار نفر هم ظرفیت مراکز جوار کارگاهی بوده که اینها روی هم حدود یک میلیون و ۳۰۰، ۴۰۰ هزار نفر را پوشش میدهد تا آن چهار میلیونی که در نهضت ملی مهارت آموزی دیدیم فاصله داریم؛ هم فاصله عددی و هم فاصلهای که به لحاظ استلزاماتی که داریم؛ اعتباراتی که لازم است و الی آخر، اینها دیده شود. یک تغییر اساسی هم باید در نحوه بودجه ریزی آموزش کشور به نظرم اتفاق بیفتد. دولت جمهوری اسلامی ایران سخاوتمندانه به نظرم به عنوان یک معلم دانشگاه که در مقایسه با بقیه کشورها میبینم هزینه میکند برای آموزش، اما شاید توزیع مناسبی برای این ما نداریم. ما حدود ۹۲ درصد بودجه سرفصل آموزش و پژوهش کشور را برای آموزشهای رسمی گذاشتیم که خیلیهای آن نظری است و حدود هشت درصدش را برای آموزشهای مهارتی؛ که این خیلی کم است و باید توزیع متوازن تری داشته باشیم تازه از این هشت درصد یک درصدش سهم آموزش فنی و حرفهای کشور است. پول کم نگذاشتیم برای آموزش، اعتبارات را دولت و مجلس برای آموزش همان طور که گفتم سخاوتمندانه گذاشته، اما این که آیا ما توزیع مناسبی داشتیم، آیا ما آمدیم بگوییم که رشتههای نظری را کمتر کنیم؛ رشتههایی که بازار کار ندارند را کمتر کنیم، تقاضایی برای آنها در بازار کار نیست؛ اینها را کمتر کنیم و اعتباراتش را سوق دهیم به سمت بحثهای مهارتی. به نظرم این جایی هست که عزیزان مان متولی بحث بودجه ریزی هستند بیشتر به آن عنایت داشته باشند.
سوال: خود شما هم سهم دارید که امسال در لایحه بودجه ۱۴۰۳ این را مطالبه کنید و برایش بجنگید تا این از هشت درصد افزایش پیدا کند؟
حسینی نیا: ان شاء الله، البته ما یک برنامه ریزی دیگری هم کردیم؛ برای این که سهم نهضت ملی مهارت آموزی که عرض کردم انجام شود برای یک دوره پنج ساله که ما دیدیم چیزی حدود ۴۰ همت پول لازم است یعنی میشود سالی هشت همت. این را باید بخشی در قالب کمکهای مردمی داشته باشیم که خوشبختانه قانونش را به عنوان قانون حمایت افراد حقیقی و حقوقی و کمک خیرین در مجلس تصویب شد و آیین نامه اش هم در دولت تصویب شد و این ظرفیت بسیار بزرگی که خیرین عزیز دارند میتواند بیاید در این زمینه خیلی به ما کمک کند، من همین جا دعوت میکنم از عزیزان. صبح هم جلسه بسیار خوبی با مجمع خیرین داشتیم و قولهای خوبی گرفتیم که عزیزان خیر را نظرشان را جلب کنند به سمت کمک در بحثهای مهارت آموزی که شاید بیشترین نیاز روز کشور الآن اینجا هست. یک بخش آن در قالب همکاری و مشارکتی که با بخشهای خصوصی داریم یعنی مثلاً با کارخانهها و شرکتها در قالب بحثهای اسپانسرشیپی و بحثهای این چنینی داشته باشیم، یک بخشی هم عزیزان به آموزشگاههای آزاد میروند طبیعتاً هزینه هایش را تأمین میکنند. واقعاً کار نشدنیای نیست، اگر یک همتی و یک کوچولو همت بیشتری کنیم؛ عزیزان ما در مجلس و سازمان برنامه و بودجه یک بخشی از این کار را تأمین کنند، بقیه اش را ما میتوانیم از بقیه منابع تأمین کنیم. البته شما احتمالاً این مدل را هم میتوانید پیش ببرید که بودجه نخواهید استفاده کنید و واگذاری کنید به بخش خصوصی، همان طور که همین حالا هم بیشتر سهم آموزش فنی و حرفهای مال بخش خصوصی است، شما برایشان مسیر را هموار کنید و سیاست گذاری و نظارت کنید.
حسینی نیا: ما در دولت سیزدهم گفتیم سازمان فنی و حرفهای باید متولی حاکمیتی آموزشهای مهارتی باشد، متصدی اش نباشیم، این تصدی گری را واگذار کنیم به خود مردم و بخشهای مردمی، به همین خاطر آموزشگاهها و مراکز جوار را گسترش دادیم، رفتیم سراغ اصناف که در قالب آن آموزش محیط کار واقعی؛ یک میلیون و ۴۰۰ هزار تا؛ واقعاً همین یک طرح معادل کل برنامه ریزی است که ما در سه بخش دولتی، آموزشگاههای آزاد و مراکز جوار کردیم. اینها میتواند از همین توانمندیهای مردمی استفاده بشود، همه بیایند پای کار. وقتی صحبت از نهضت ملی میکنیم یعنی همه بایستی بیایند و کمک کنند و خوشبختانه ظرفیتهای مردمی خیلی خوبی وجود دارد که ما میتوانیم از اینها استفاده کنیم. به همین منظور همان استفاده از همه ظرفیت ها. بالأخره ما با اعتقاداتی که داریم، موضوع نذر در کشور ما یک جایگاه بالایی دارد و کار بسیار ارزشمندی است که دارد انجام میشود و به هر حال افراد با اعتقادات بالای مذهبی که دارند این کار را انجام میدهند.
ما آمدیم مطرح کردیم که بخشی از این نذر بیاید به سمت مهارت؛ با شیوههای مختلف. من نذری دارم که میخواهم ادا کنم؛ لزوماً این نذر پرداخت پول و اعتبار نیست یا خرید گوسفند و قربانی کردن آن نیست. من یک مهارتی دارم که میخواهم این مهارت را در اختیار جوانان قرار دهم، نذر کردم که این مشکلم حل شود با این مهارتی که بلد هستم مثلاً بلدم موبایل تعمیر کنم، این آموزش را به ۱۰ نفر از جوانها بدهم؛ این یک شکل قضیه است. یک کاری را با عزیزانمان در آستان قدس رضوی در قالب خادمیار مهارتی انجام میدهیم، حالا اجازه دهید طرح نهایی شود و در یک برنامهای حتماً با کمک این عزیزان این را بیاییم توضیح دهیم. یک بخش دیگر این است که برای خیرین آمدیم موضوع بورسیه مهارتی را تعریف کردیم، به چه شکلی؟ لازم نیست همه خیرین بیایند مرکز آموزشی بسازند که هزینههای خیلی زیادی دارد و خیلی هم زمان بر است. این عزیزان میتوانند چند نفر را بورسیه مهارتی کنند؛ پنج دختر خانم، ۱۰ آقا پسری که امکان این که تأمین هزینه کنند برای آن رشته خاصی که مورد نیازشان هست اینها بیایند هزینه هایش را بپردازند که این آموزشها را اینها ببینند. یا در تأمین تجهیزات و مواد مصرفی به سازمان آموزش فنی و حرفهای کمک کنند که این هم زمینه بسیار خوبی هست که ما پیش بینی کردیم اتفاق بیفتد.
نظر دهید